یادداشت ویژه دکتر شقاقی به مناسبت روز ملی ادبیات کودک و نوجوان
9185 بازدید
دکتر مهدی شقاقی، استادیار دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی به مناسبت 18 تیرماه، روز ملی ادبیات کودک و نوجوان، یادداشتی به شرح زیر منتشر کرده است که در ادامه می خوانید:
بسمه تعالی
ادبیات کودک و نوجوان در بستر فناوری اطلاعات
اینکه در دورۀ کاهش توانایی مالی طبقۀ متوسط جامعه، این ایده به ذهن متبادر شود که ایجاد تماس بین کودک و نوجوان با ادبیات، داستان، قصه و حکایت میتواند از طریق تلفن همراه اتفاق بیفتد، دور از تصور نیست. با نرخ افزایش فزاینده قیمت کتاب چاپی، بعید نیست این تصور حاصل گردد که با مبلغ قابل هزینه برای خرید 10 کتاب کودک، میتوان یک تلفن همراه ارزانقیمت دست دوم خرید و با اتصال به نرمافزارهای موبایلی کتاب الکترونیک، از کتابهای رایگان آنها بهره برد یا با عضویت در شبکههای اجتماعی تلگرامی، فایل پیدیاف کتابها را رایگان دانلود کرد و کودکان و نوجوانان را ترغیب به مطالعۀ آنها نمود. سرعت و ارزانی، یکی از نویدهای فناوری اطلاعات است که هواداران آن، بهشدت بر آن پای میفشرند. با این حال باید در نظر داشت که به نحو پدیدارشناسانه، ابزاری برای مطالعه انتخاب شده است که استفادهکننده را به انواع کاربریهای متنوع و متعددش فرا میخواند که مطالعه کردن جزء گزینههایی است که کمترین لذت را برای او دارد. آلبرت بورگمان، اندیشمند حوزۀ فلسفۀ تکنولوژی، مفهوم فراخوانی را ذات پدیدارشناسانه فناوری مینامد. ابزار فناورانه، ابژۀ خود را به خویش دعوت میکند همانند اره برقی که درخت را بریده شدن دعوت میکند. نمیتواند ابزاری مانند اره برقی وجود داشته باشد و تولید شود ولی درختی بریده نشود. در ذات پدیدارشناختی تکنولوژی، «فراخوانی» نهفته است. لذا فناوری تلفن همراه ابژۀ خویش را به ارتباط دعوت می کند نه مطالعه، و این قابل حذف یا ممانعت نیست و هر تلاشی در این راه، بیهوده است. تکنولوژی فرا می خواند و فراخوانی، فرایندی است که در آن سوژه یا فاعل شناسا به ابژه یا متعلق شناخت تبدیل می شود؛ همانند سوت پلیس که در یک آن، عابر را از مقام سوژه یا فاعل شناسا به پایین می کشد و او را به ابژه یا متعلق شناخت تبدیل می کند. سرعت نیز، به قول رابرت حسن، دیگر ذات پدیدارشناسانۀ فناوری اطلاعات است. سرعت در برابر آهستگی است و در واقع، حمله به ظرفیتهای شناختی و ادراکی انسان است. سرعت، قدرت ادراک، طمأنینه و تأمل را از انسان میگیرد و نوعی حیرت، کرختی و پذیرش را برای او به ارمغان می آورد. سرعت در جامعۀ اطلاعاتی، نقش عامل شوک (کتاب دکترین شوک نائومی کلاین را در نظر آورید) را برای تغییر در جوامع بازی میکند و با بمب اطلاعات (به قول پل ویریلیو)، مردمان را چنان به حالت اغماء و حیرت و خیال وارد میکند که تغییر در ساختارها، سیاستها، چارچوبها، و برنامههای فناورانهشده را متوجه نشوند. حال در نظر آورید که این حیرت، کرختی و پذیرش بر کودک و نوجوانی وارد آید که آماده برای پذیرش هر آن چیزی است که بویی از زیبایی و جذابیت بصری در خود دارد. در معرض تبلیغات مکرر و مداومی قرار میگیرد که هر آن بر صفحۀ نمایش او ظاهر میشود و او را به یک ماجراجویی جدید فرامیخواند. کتاب چاپی، ذاتاَ نمیتواند فرد را به ارتباط یا تبلیغات دعوت کند. کتاب چاپی نوعی فناوری است که فرد را به بیحرکتی، آهستگی، تأمل، دنبال کردن کلمات و تفکر فرا میخواند و لذا به همین دلیل است که یک فیلم از یک داستان، هیچگاه نمیتواند جای کتاب داستان را بگیرد. اولی، ساحت باورها و افکار انسان را مورد هدف قرار داده و دومی، ساحت احساسات، عواطف و هیجانات او را مخاطب ساخته است.
میتوانید این مطلب را با دیگران به اشتراک بگذارید: