یادداشت دکتر مریم ابوالقاسمی به مناسب روز سعدی

7300 Views

 اول اردیبهشت در تقویم رسمی کشور به عنوان روز سعدی نامگذاری شده است به همین مناسبت دکتر سیّده مریم ابوالقاسمی، دانشيار گروه زبان و ادبيات فارسی یادداشتی منتشر کرده است که در ادامه می خوانید:

 

 

باسمه تعالی

بر حدیث من و حُسن تو نیفزاید کس

حد همین است سخندانی و زیبایی را

افصح المتكلّمين ابو محمّد مصلح بن عبدالله شيرازي متخلّص به سعدي ، شاعر بزرگ قرن هفتم  و  از اركان اصلي شعر و ادب فارسي است . او به گفتۀ خود در خانداني كه جملگي « عالمان دين » بودند رشد و نمو يافت و مقدّمات علوم و دانش هاي مرسوم روزگار را در زادگاهش ، شيراز ، آموخت و براي تكميل تحصيلات عالی به مدرسۀ نظاميّه بغداد رفت كه از جمله  مدارس معروف آن روزگار بشمار مي رفت .سعدی  پس از پايان تحصيلات ، ساليان متمادي از عمر خود را به  گشت و گذار و جهانگردي در اطراف و اكناف عالم پرداخت و با مردمان گوناگون بسر برد و با آداب و رسوم و سُنن و فرهنگ ها و تمدّن هاي مختلف آشنا گرديد و از خرمن علم بزرگان و استادان خوشه ها برچيد و تجارب فراوانی كسب كرد که جملگي اين عوامل در پرورش شخصيّت استثنايي او تاثير بسزایی داشت . سعدي در بازگشت به شيراز  مردي  مشهور، آزموده و با تجربه  بود و صاحب مقامات معنوی ، علمي و ادبي فراوان:

        سعــدی اينك به قـدم رفت و به سر باز آمد              مفتـــی ملّت اصحاب نظر باز آمد 

        سالها رفت مگر عقل و سكون آموزد                  تا چه آموخت كز آن شيفته تر باز آمد

       تا بدانـــی كه به دل ، نقطۀ پا بر جا بود                 كه چو پرگار بگرديد و به سر باز آمد

      خاك شيراز هميشه گل خوشبوي دهد                لاجرم بلبل خوشگوي دگر باز آمد

       پاي ديوانگيش برد و سر شوق آورد                    منزلت بين كه به پا رفت و به سر باز آمد

                                                                                         ( سعدی، كليات : 714)

ره آورد سفر طولاني او ، آفرينش دو اثر ماندگار در نظم  نثر فارسي ،  بوستان و گلستان  بود . بدون ترديد  سعدی با نگارش  اين دو اثر سخن پارسی را به اوج كمال و تعالي خود رسانيد. در بین شاعران و نویسندگان  فارسی زبان، او تنها شاعریست که در هر دو عرصۀ  نظم و نثر  وارد شده و ضمن اثبات  توانمندی و قدرت ادبی، شاهکارهای بی‌نظیری از خود به یادگار گذاشته است. بوستان (سعدي نامه) نخستين اثر او پس از سفر طولانی است كه در سال 655 هجري در ده باب و در  قالب مثنوی به رشته نظم در آمد. اين اثر تعليمی، شامل موضوعات مختلفی در حكمت عملی ، تهذيب اخلاق و سياست مُدُن است  و نمايانگر دنيايي آرماني و ايده آل، كه نهايت آمال و آرزوهای هر انسانی است. اين موضوعات در قالب حكايت هاي دلنشين بيان شده، حكايت هايی كه با لطف سخن و فصاحت بی نظير کلام او عجين گردیده و بصورت شاهكاري ماندگار و تاثير گذار در آمده است. بوستان هنرمندانه ترين مثنوي اخلاقي و تعليمي در ادب فارسي بشمار مي رود. در سال 656 هجري (چند ماه پس از نظم بوستان) مشهورترين شاهکار نثر فارسی يعنی گلستان به رشتۀ تصنيف در آمد. اين اثر كه قرن‌ها زبان فارسي را تحت تاثير خود قرار داده، شامل یک مقدمه و هشت باب است که  با حكايت ها و سخنان حكمت آميز، لطيفه های نغز و اشعار فارسي و عربي ، امثال و اشارات و تلميحات فراوان آراسته  شده  و هر خواننده اي را مجذوب خود مي كند.  اين اثر عليرغم حجم نسبتا اندك خود از نظر تنوّع موضوع  بسيار حائز اهميّت است. گلستان اثری اخلاقی، تربیتی و اجتماعیست. سعدی در این اثر علاوه بر موضوعات اخلاقی و تربیتی به مسائل اجتماعی نیز توجّه ویژه ای دارد، بازتاب تجربیات فراوانی را که در طول سفرهای طولانی کسب کرده و حضورش در میان طبقات مختلف اجتماعی را از لابلای حکایاتش می توان دریافت، به عنوان مثال  باب اوّل گلستان با عنوان «در سیرت پادشاهان» تجلّی دیدگاهها و نظریّات اجتماعی اوست، در این باب، سعدی شرایط و ویژگی های حاکمان و حکمرانان و نحوۀ تعامل و برخورد آنان را با رعیّت و مردم به تصویر کشیده است.  سعدي در گلستان فردی  واقع بین و واقع گرا است و  واقعيّت های زندگی را با همۀ زشتي ها و زيبايي هايش در كنار هم مجسّم کرده است.

 شاخص ترین ویژگی سخن  سعدي  روانی و سهل و ممتنع بودن آنست .  وی در بيشتر قالب هاي شعري و انواع موضوعات طبع آزمايي كرده و در قالب غزل ، مثنوی ، قصیده و قطعه از سرآمدان شعر فارسی است . از او به عنوان « استاد غزل » ياد مي كنند . او در قالب غزل ، استاد و الگویی كامل و تمام عيار محسوب می‌شود . غزل او از حيث زبان ، لفظ، معنی و تخيّل شاعرانه معيار عالي فصاحت و بلاغت است . موضوع اصلي و بخش عمده‌ای از محتوای غزل‌های او را «عشق» در بر می‌گيرد، عشق به هستي و مظاهر آفرينش، بجز غزل عاشقانه، غزل‌های عرفانی و پندآموز او نيز از حيث لفظ و معني از اعتبار و ارزش فراواني برخوردار است.

  سعدی در قصيده سرایی نيز ابتکار و مهارت کم‌نظیری دارد و قصايد او از نظر سبك و محتوا از ويژگي خاصی برخوردار است كه آنرا از قصايد شاعران پیشین متمايز مي كند . قصايد او از نظر محتوايی و ارائه مسائل اخلاقی و تربيتی، موضوعات اجتماعی و آداب حكومت‌داری در خور توجّه است. وصف طيبعت، ستايش خالق، معرفت و خدا شناسی، نصیحت و پند و اندرز، رثا، مدح و نصيحت حاكمان از مهم‌ترين موضوعات قصايد او بشمار  می‌رود. زبان او در قصيده برخلاف پيشينيان از تصنّع و تكلّف بدور است و از نظر موضوع و نحوۀ بيان، نوآوری‌هایی در آن مشاهده می‌شود.

فراتر از ایران، زبان و سبک سخن سعدی در جهان از اقبال كم‌نظيری برخوردار بوده است كه اين ويژگی نتيجۀ برتری و جامعيّت فكر و انديشه، موزونی طبع، قدرت سخنوری و سهل و ممتنع بودن كلام اوست. شهرت او مرزهای جغرافيايي را در نورديده و آثارش به زبانهای مختلف ترجمه شده و انديشمندان سایر ملل در بارۀ او و آثارش، تحقيقات فراوانی انجام داده اند.                   

در پايان اين يادداشت توجّه خوانندگان گرامی را به بخش هايی از  شعر (مسمّط)  استاد ملك الشعرای بهار ، شاعر بزرگ معاصر جلب می‌كنم كه با تضمين غزلی از سعدي، برتری و ارزش و اعتبار شخصیّت و شعر او را اینگونه وصف کرده :

      سعديا چون تو كجا نادره گفتاري هست ؟    يا چو شيرين سخنت نخل شكرباري هست

      يا چو بُستان و گلستان تو گلزاري هست     هيچم ار نيست ، تمنّاي تو ام باري هست

                                        «مشنو اي دوست كه غير تو از تو مرا ياري هست

                                         يا  شب  و روز بجز  فكر  تو ام  كاري  هست»

بي گلستان تو در دست بجز خاري نيست     بِه ز گفتار تو بي شائبه ، گفتاري نيست

فارغ از جلوۀ حُسنت در و ديواري نيست        اي كه در دار ادب  غير تو ديّاري  نيست

                                       « گر بگويم كه مرا با تو سر و كاري نيست

                                        در و  ديوار  گواهي  بدهد  كاري هست »

كام جان پر شكر از شعر چو  قند تو  بُود    بيت معمور ادب ، طبع بلند تو بُود

زنده ، جان بشر از حكمت و پند تو بُود      سعديا ! گردن جانها به كمند تو بُود

                                    «من چه در پاي تو ريزم كه پسند تو بود

                                    سر و جان را نتوان گفت كه مقداري هست»

راستي دفتر سعدی به گلستان ماند      طيّباتش به گل و لاله و ريحان ماند

اوست پيغمبر و آن نامه به فرقان ماند      وانكه او را كند انكار، به شيطان ماند

                                    «عشق سعدي نه حديثي است كه پنهان ماند

                                      داستاني است كه بر  هر سر بازاري  هست»